متاورس، NFT و حقوق مالکیت فکری: نظارت یا عدم نظارت؟

به‌قلم: اندی راموس
مترجم: متین ارجمندفر
عضو انجمن علمی حقوق مالکیت فکری ایران
کارشناس ارشد حقوق مالکیت فکری از دانشگاه علامه طباطبائی

در اواخر قرن ششم پیش از میلاد، فیلسوف یونانی پارمنیدس بیان کرد: «هیچ چیز از هیچ به وجود نمی آید». در عصر دیجیتال، اکنون هر دو یا سه سال یک‌بار، به نظر می‌رسد که پدیده‌های بی‌سابقه‌ای از هیچ سرچشمه می‌گیرند و در عین حال به نظر می‌رسد توانایی این را دارند که جهان و قانون را متحول سازند. چند سال پیش، وب 2.0، سپس رایانش ابری، بلاک چین و وب 3.0 بود. در طول سال گذشته، مقالات بی‌شماری تحول جهانی را از طریق متاورس و NFTها (توکن‌های غیرقابل تعویض) پیش‌بینی کرده‌اند، که باعث توجه بیش از پیش به این پرسش شد که آیا نیاز فوری به مقررات جدید برای انطباق با این نوآوری‌ها وجود دارد یا خیر. به عبارت دیگر آیا قانون باید خود را با متاورس تطبیق دهد یا متاورس خود را با قانون؟ بنا به دلایلی که در زیر ذکر شده است، مناسب ترین پاسخ در این مرحله، پیشنهاد دوم است.

از زمان ظهور اینترنت بیش از دو دهه پیش، ما از یک شبکه آنلاین مبتنی بر اطلاعات، داده ها و ارتباطات راه دور(مخابرات)، با طیف وسیعی از دنیای مجازی مستقل در حال ظهور، عمدتاً در رسانه‌های اجتماعی و بازی‌های ویدیویی مانند Second Life، Instagram، Fortnite،  TikTokو Roblox برخوردار بوده‌ایم. متاورس نوید محیط‌های مجازی به هم پیوسته را می‌دهد که توسط حرکات الکترومیوگرافی(EMG) ، (الکترومیوگرافی: ثبت فعالیت الکتریکی بافت عضلانی، یا نمایش آن به عنوان یک نمایش بصری یا سیگنال شنیداری، با استفاده از الکترودهای متصل به پوست یا وارد شده به عضله) و رابط‌های عصبی کنترل می‌شوند. در متاورس، شرکت‌ها توانایی بی‌سابقه‌ای برای بهره‌برداری از پتانسیل کامل داده‌هایی که جمع‌آوری می‌کنند خواهند داشت.

بخش فناوری و صنعت بازی ویدیویی در حال آماده شدن برای ظهور متاورس هستند: شبکه‌ای از دنیاهای مجازی سه بعدی که در آن انسان‌ها می‌توانند از نظر اجتماعی و اقتصادی با یکدیگر عمدتاً از طریق آواتارها تعامل داشته باشند. علیرغم توجه زیاد رسانه‌ها، متاورس هنوز وجود ندارد و هنوز از واقعیت دور است، حداقل آن‌طور که توسط برخی خبرنگاران توصیف شده است. دلیل آن تا حد زیادی نیازهای محاسباتی سخت و پروتکل‌های استاندارد مورد نیاز برای راه اندازی آن است.

در مقابل، NFT ها در حال حاضر وجود دارند و با ما هستند. بر اساس فناوری بلاک چین موجود، NFTها واحدهای رمزنگاری از داده‌ها با ابرداده منحصر به فرد هستند. به این ترتیب، NFT ها می توانند از یکدیگر متمایز شوند و می توانند انواع دیگری از اطلاعات مانند هویت یا آثار هنری افراد مختلف را در خود نگه دارند. منحصربه‌فرد بودن آن‌ها باعث می‌شود که با یک فناوری دفتر کل دیجیتالی که همه تراکنش‌ها را ثبت می‌کند، بتوانند فروخته یا معامله شوند. NFTها از قابلیت‌های فناوری بلاک چین برای ایجاد فایل‌های دیجیتال غیرقابل تعویض با – مهم‌تر از همه برای صنعت سرگرمی-  یک تصویر، گرافیک یا ویدیوی تعبیه‌شده در توکن استفاده می‌کنند که ارزش آن را در بازار تعیین می‌کند.

همان‌طور که در بالا ذکر شد، بسیاری افراد اکنون خواستار مقررات جدید برای متاورس هستند. چرا؟ برای محافظت از کاربران هنگام تعامل در این دنیای مجازی و از بین بردن شکاف ظاهری بین واقعیت و قانون. ادعاهایی مبنی بر اینکه مقررات فعلی در متاورس اعمال نمی شود، قوانین موجود با آن محیط سازگار نیست، یا اینکه فناوری سریعتر از قانون حرکت می‌کند، رایج هستند، اما به نظر می‌رسد عموماً نادرست هستند.

بخش فناوری و صنعت بازی های ویدیویی در حال آماده شدن برای ظهور متاورس هستند: شبکه ای از دنیا های مجازی سه بعدی، که در آن انسان ها می توانند از نظر اجتماعی و اقتصادی با یکدیگر عمدتاً از طریق آواتارها تعامل داشته باشند.

در طول 30 سال گذشته، کشورهایی که حضوری قدرتمند در اینترنت داشتنه‌اند قوانین جدیدی را به‌طور مثال برای رسیدگی به تجارت الکترونیک، فعالیت­های مجرمانه در زمینه‌ی فناوری، حقوق مصرف کننده در مورد محتوای دیجیتال و رژیم مسئولیت ارائه دهندگان خدمات اینترنتی وضع کرده­اند.

برای مثال قوانین مالکیت فکری، که من جمله از نویسندگان، مخترعان، تولیدکنندگان، طراحان و اجراکنندگان با اعطای حقوق انحصاری بر حق چاپ، علائم تجاری، ثبت اختراع، طرح­های صنعتی یا اسرار تجاری محافظت می­کنند. مقررات حقوق مالکیت فکری در درجه اول بر روی شئ فیزیکی که یک اثر خلاقانه، یک علامت متمایز یا یک نوآوری فنی در آن تعبیه شده است متمرکز نیست، بلکه بیشتر بر جنبه­های ناملموس آنها متمرکز است.

در حالی که قانون مدنی، مالکیت اموال فیزیکی (خودرو، کتاب یا کیف پول را که همگی می­توانند حاوی علائم تجاری، حق ثبت اختراع یا آثار تألیفی باشند) را نظارت و تنظیم می­کند، قوانین مالکیت فکری بر عناصر غیر ملموس چنین اموالی حاکم است. در اصطلاحات حقوق مالکیت فکری، این تفاوتِ میان corpus mysticum (دارایی و عنصر ناملموس و فکری) و corpus mechanicum  (دارایی و عنصر فیزیکی) است. این اصل برای قرن­ها اعمال شده است و همچنین به طور کامل برای متاورس و NFT ها قابلیت کاربرد دارد.

در متاورس، شرکت‌ها توانایی بی‌سابقه‌ای برای بهره‌برداری از پتانسیل کامل داده‌هایی که جمع‌آوری می‌کنند خواهند داشت.

متاورس یک دنیای مجازی است که در آن آواتارهایی که توسط انسان یا رایانه کنترل می‌شوند می‌توانند آیتم‌های مجازی مانند وسایل نقلیه، سلاح‌ها یا مبلمان را کنترل کنند که همگی می‌توانند دارای علائم تجاری یا آثار دارای حق چاپ باشند. از آنجایی که قوانین مالکیت فکری با عناصر نامشهود (corpus mysticum) یک شی، اعم از فیزیکی یا مجازی سروکار دارند، نتیجه آشکار این است که سازندگان متاورس باید به حقوق مخترعان، طراحان و صاحبان علائم متمایز، همانطور که در دنیای واقعی اتفاق می­افتد، احترام بگذارند. در نتیجه، یک دارنده‌ی حقِ معین، این حق را خواهد داشت که سوء استفاده از حقوق مالکیت فکری خود را در متاورس تحت پیگرد قانونی قرار دهد، برای مثال، زمانی که به یک کیف یا ژاکت مجازی که برای آواتارهای دیجیتالی ساخته شده است متصل شود.

در مورد NFT ها، نتیجه گیری مشابه است.  NFTها فایل‌های دیجیتالی هستند که می‌توان آثار خلاقانه یا موضوعات دیگر، مانند یک ویدیو یا یک اثر هنری را در آن تعبیه کرد. تا زمانی که حق کپی، یک حق انحصاری را بر آثار اصلی تالیفی (corpus mysticum) ارائه می‌کند و این با مالکیت هر شئ دیجیتالی که آثار در آن تعبیه شده است(corpus mechanicum) متمایز است. پس هرکسی که برای مثال از ضبط صدا یا یک کلیپ از یک بازی ویدیویی در یک NFT استفاده می­کند، به مجوز قبلی از دارنده حقِ چاپِ چنین اثری نیاز دارد. بنابراین، کمی بحث در مورد کاربرد و اعتبار مقررات فعلی برای NFTها و متاورس وجود دارد.

از نقطه نظر حقوقی، کنوانسیون برِن برای حمایت از آثار ادبی و هنری، که اکنون توسط 181 کشور تصویب شده است، مقرر می‌دارد که طرف‌های متعاهد باید بدون توجه به نوع یا شکل ارائه، حقوق انحصاری را برای نویسندگان اعطا کنند. کنوانسیون برِن از آن زمان با سایر موافقت‌نامه‌های بین‌المللی، از جمله معاهده حق کپی WIPO (کپی رایت) مصوب 1996 تکمیل شد، که کنوانسیون برن را با محیط دیجیتال تطبیق می‌دهد. این توافقنامه (بیانیه مورد توافق در مورد ماده 1(بند4) معاهده حق نسخه برداریWIPO) روشن می­کند که نگهداری یک اثر محافظت شده به شکل دیجیتال در یک رسانه الکترونیکی (مانند NFT یا فایلی که محتوای آن در متاورس نمایش داده می­شود) بازتولیدی است که نیاز به تایید قبلی دارنده حقِ کپی دارد. به نظر می­رسد که قانون همیشه به این کندی حرکت نمی­کند.

در حالی که در اصل ما نیاز به درخواست مجوز برای استفاده از علامت تجاری یک شرکت در یک شی دیجیتال داریم، در مواردی که مربوط به بازی های ویدیویی است، برخی از دادگاه‌ها ثابت کرده‌اند که استفاده‌های توصیفی خاصی از علائم تجاری اشخاص ثالث، نیازی به رضایت قبلی آنها ندارد. مثال آن پرونده‌ی معروفِ هاموی “Humvee (AM General LLC v Activision Blizzard, Inc. et al)” است.

چالش­‌های جدید برای دارندگان حقوق مالکیت فکری

هرچند که این اشکال جدید سرگرمی یک‌سری چالش­هایی را برای حقوق مالکیت فکری ایجاد می­کنند، اما  این چالش­ها از منابع دیگری سرچشمه می­گیرد. نویسندگان، تولیدکنندگان، ناشران و صاحبان علائم تجاری حقوق انحصاری برای دارایی­های ناملموس خود دارند. این حقوق هرچند مطلق نیستند، همانطور که کنوانسیون برِن برخی سناریوها را در نظر می­گیرد که در آنها چنین حقوقی اجرا نمی­شوند. برخی استفاده­ها مثل بازتولید یک اثر ادبی برای استناد به یک کتاب یا استفاده از یک نام تجاری برای به تصویر کشیدن محصول یا خدمات صاحبان نام تجاری که خارج از فضای انحصاری دارندگان حق است.

در اصل به همین خاطر اگر ما بخواهیم علامت تجاری هر شرکتی را در شی دیجیتالی استفاده کنیم، مثل یک NFT یا یک آیتم در متاورس، نیاز به درخواست اجازه از صاحب علامت داریم. با وجود این واقعیت که در پرونده­های راجع به بازی­های ویدیویی، برخی دادگاه­ها بنا نهاده­اند که برای مثال استفاده­های خاصی از علائم تجاری اشخاص ثالث نیازی به رضایت پیشین آنها ندارد.

در سال 2017، AM General LLC، سازنده خودروی نظامی معروف  Humvee، از ناشر حق امتیاز بازی های ویدیویی Call of Duty  به دلیل به تصویر کشیدن وسیله نقلیه در بازی شکایت کرد که طرح خودرو را بازتولید و از علامت تجاری استفاده می­کرده است. با این حال، دادگاه منطقه­‌ای ناحیه جنوبی نیویورک در ایالات متحده به این نتیجه رسید [اینجا] که از آنجایی که هدف شرکت Activision، توسعه یک بازی ویدیویی است که به طور واقعی جنگ مدرن را شبیه­سازی می­کند، استفاده آنها از وسیله نقلیه و علائم تجاری دارای ارزش هنری بوده و بنابراین، الزاماتِ به اصطلاح آزمونِ راجرز را برآورده می­کند.

درباره آزمون راجرز

در پرونده راجرز 1989 “Rogers v Grimaldi 875 F.2d 994 (2d Cir. 1989)” دادگاه، آزمایشی را برای تعیین اینکه آیا استفاده از یک علامت تجاری نیاز به مجوز قبلی دارد یا خیر، ایجاد کرد. این آزمایش دارای دو عنصر است [اینجا]: اول، به دنبال تعیین اینکه آیا استفاده از علامت تجاری «از لحاظ هنری با کار متهم مرتبط است» یا خیر، و دوم اینکه آیا چنین استفاده­ای «مشخصاً گمراه کننده است؟».

آنچه دادگاه‌­ها می­‌گویند

در حوزه کپی رایت (حق کپی) نیز، تعدادی از موارد برجسته استفاده از محتوای اشخاص ثالث بدون اجازه وجود داشته است. یکی از مرتبط‌ترین نمونه‌ها، ادعایی است که «سولید آک اسکچ» ، دارنده حق کپی برخی خالکوبی‌ها، علیه  2k Games، ناشر حق امتیاز معروف بازی‌های ویدیویی “NBA 2K”، ارائه کرده است. شاکی دارای حقوق چندین طرح گرافیکی بود که در خالکوبی‌های بازیکنان مشهور بسکتبال (از جمله لبرون جیمز) نشان داده شده بود و استدلال می‌کرد که حق کپی آن هنگام بازتولید در آواتارهای دیجیتالی ورزشکاران در بازی ویدیویی نقض شده است. همان دادگاهی که پرونده هاموی را قضاوت کرد (دادگاه ناحیه ایالات متحده، ناحیه جنوبی نیویورک) همچنین با استفاده از دفاعِ «استفاده‌ی حداقلی» (وقتی که از قسمت کوچکی از اثرِ محافظت شده استفاده شده است و اثر نقض کننده، اساساً مشابه اثر دارای حق نسخه برداری نیست و بنابراین نقض نمی­شود)، دفاع «مجوز ضمنی»، و دفاع «استفاده منصفانه»، بر اساس ماهیت هنری بازی­‌های ویدیویی به نفع متهم رای داد[اینجا]. با این وجود، در موارد دیگر، دادگاه‌ها تشخیص داده‌اند که توسعه‌دهندگان بازی‌های ویدیویی، هنگام استفاده از مالکیت فکری اشخاص ثالث بیش از حد پیش رفته‌اند. به این ترتیب، واضح است که این موارد باید مورد به مورد تحلیل شوند.

با این حال، نتیجه‌گیری فوری این است که هنگام بحث در مورد لزوم استفاده‌های خاص از حقوق مالکیت فکری در NFT یا متاورس، سوابق و موارد زیادی وجود دارد که می شود به آنها تکیه کرد. همانطور که گفته شد، «هیچ چیز از هیچ حاصل نمی شود» و در واقع از نظر تاریخی، توسعه مقررات جدید مبتنی بر استفاده از اصل «یادگیری از تجربیات قبلی» بوده است. نکته دیگر این است که متاورس و NFTها، حداقل از منظر قانونی، آنقدر که برخی معتقدند مخرب نیستند. نتیجتاً، دنیا های مجازی و اشیاء دیجیتال در حال حاضر برای دو دهه وجود داشته­اند.

مسلم است که NFT ها و متاورس زمانی که به وجود می­آیند، چالش­های زیادی را برای صاحبان حقوق مالکیت فکری ایجاد خواهند کرد. بسیاری از این چالش­ها را نمی­توان در این مرحله پیش بینی کرد. در نتیجه، ما باید NFTها، متاورس های نوظهور و هر پدیده دیجیتال جدید دیگری را در برابر مقررات موجود، که پس از بحث‌های کامل توسط کشورها و فرهنگ‌های متعدد وضع شده‌اند، تحلیل کنیم. این مقررات همچنین در سناریوهای مختلف آزمایش شده­اند و برای چندین دهه معتبر هستند. بدون شک، در سال‌های آینده برای تنظیم تعاملات انسانی در جهان‌های متصل به دیجیتال، برخی نظارت ها ضروری خواهد بود، اما اینها باید زمانی رخ دهند که ماهیت این چالش‌ها را یاد بگیریم. در این میان، حقوق مالکیت فکری مانند همیشه برای پیشرفت علم و هنر معتبر خواهد بود.

منبع: مجله سازمان جهانی مالکیت فکری (وایپو) – ژوئن 2022

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت نباید خالی باشد
این قسمت نباید خالی باشد
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست