احتمالا در هفتههای اخیر نام چتجیپیتی (ChatGPT) را شنیده باشید؛ حتی در واقع ممکن است، شما جزو 1 میلیون نفری باشید که بلافاصله پس از راهاندازی، شروع به استفاده کردن از آن کرده باشید. چتجیپیتی یک ربات گفتگو است که توسط شرکت هوش مصنوعی اوپنایآی (OpenAI) راهاندازی شده است. این سیستم در ابتدا برای ارائه پشتیبانی از خدمات آنلاین مشتریان ایجاد شد، اما هوش مصنوعی (AI) موجود در این برنامه فراتر از همه انتظارات رفته و بسیار محبوب شده است.
چتجیپیتی چیست؟ خب، تصمیم گرفتیم صریحاً بپرسیم!
«من چتجیپیتی هستم، یک مدل هوش مصنوعی زبان، که توسط شرکت هوش مصنوعی اوپنایآی تولید شده است. عملکرد اصلی من، تولید متنی شبیه به پاسخهای انسانی در پاسخ به ورودیهای مختلف است، که من را به ابزاری مفید برای برنامههای مختلف از جمله خدمات مشتری، رباتهای گفتگو و دستیاران مجازی تبدیل میکند. من بر اساس حجم عظیمی از اطلاعات متنی آموزش دیدهام، که به من این امکان را میدهد که پاسخهایی تولید کنم که نه تنها از نظر دستور زبان درست هستند، بلکه از نظر معنایی نیز مناسب هستند. من دائماً در حال یادگیری و پیشرفت هستم و یک نمونه تکامل یافته از پیشرفتهایی هستم که در زمینه هوش مصنوعی صورت گرفته است.»
به طور خلاصه، چتجیپیتی یک ربات گفتگو خودکار است که اطلاعات را از کتابهای درسی، روزنامهها، وبسایتها و مقالات مختلف استخراج میکند. سپس، این حجم عظیم اطلاعات را جمعآوری کرده و با استفاده از پردازش زبان طبیعی [1](NLP) پردازش میکند تا آن را قابل فهم و تا حد امکان شبیه به زبان انسان کند. به لطف استفاده از پردازش زبان طبیعی، برنامههای کامپیوتری میتوانند حجم زیادی از اطلاعات را خلاصه کنند یا به دستورات گفتاری که به آنها داده میشوند به سرعت پاسخ دهند. اساساً چتجیپیتی اینگونه کار میکند: هوش مصنوعی را برای ارائه پاسخ به سؤالات کاربران استفاده میکند.
این ربات گفتگو قادر به ایجاد انواع مختلف محتواهایی است که تحت حقوق مالکیت فکری، مانند مقالات، متن آهنگ، کدهای برنامهنویسی یا ترجمه متون، حمایت میشود. در واقع، چتجیپیتی در زمینههای مختلفی واقعاً مفید است، اگرچه بحثها و نگرانیهایی پیرامون آن وجود دارد؛ زیرا با رشد فناوری، تعامل بین حقوق مالکیت فکری و هوش مصنوعی به طور تصاعدی در حال افزایش است.
در ادامه، از منظر حقوق مالکیت فکری به برخی از پرس و جوها پرداختهایم.
محتوای تولید شده توسط چتجیپیتی تعلق به چه کسی دارد؟
ما این سوال را صریحاً از خود چتجیپیتی پرسیدیم و پاسخ آن به شرح زیر بود:
«من مالک محتوایی که تولید میکنم نیستم. من یک مدل یادگیری ماشینی توسعه یافته هستم که متعلق به شرکت هوش مصنوعی اوپنایآی است و همچنین محتوای تولید شده توسط من، تابع مجوز و شرایط استفاده[2] شرکت هوش مصنوعی اوپنایآی است.
همانطور که خود چتجیپیتی بیان میکند، هنگامی که محتوای تولید شده مشمول حمایت کپی رایت شود، محتوا متعلق به هوش مصنوعی نخواهد بود. در واقع، بر اساس قوانین اروپا (و ایالات متحده) هوش مصنوعی نمیتواند دارای حقوق کپی رایت باشد، زیرا نمیتواند به عنوان نویسنده محسوب شود و همچنین دارای شخصیت حقوقی که پیش نیاز مالکیت داراییهای (نامشهود) است، نمیباشد.
بنابراین، چتجیپیتی نمیتواند مالک آنچه مینویسد باشد، زیرا «فقط» یک هوش مصنوعی است. اگرچه، پاسخها را از اطلاعاتی که در پایگاه داده[3] خود جمعآوری کرده است ارائه میدهد و بنابراین در حال ایجاد یک پاسخ جدید است، حتی اگر بر اساس یک اطلاعات موجود باشد. این پاسخها ممکن است توسط کپی رایت قابل حمایت باشد – اما این امر بستگی به این دارد که آیا در وهله اول بتوان آن را یک «اثر» در نظر گرفت – چیزی که بیانگر انتخاب های خلاقانه نویسنده آن است.
در خصوص این موضوع، مهم است بدانید که مسئله مالکیت و پدیدآورندگی آثار تولید شده از طریق هوش مصنوعی هنوز به طور کامل توسط قانون حل نشده است و به عنوان یک «موضوع داغ» ممکن است در سالهای آینده، آن هم بسته به مقررات و رویه قضایی تغییر کند. اما در حال حاضر، به نظر میرسد هنرمندان / خالقانی که از هوش مصنوعی برای حمایت از فرآیند خلاقانه خود استفاده میکنند، ممکن است بتوانند ادعای مالکیت اثر را داشته باشند، اگر این کار منعکس کننده انتخاب و خلاقیت آنها باشد. از سوی دیگر، یک دستور کلی به چتجیپیتی، مانند اینکه «یک آهنگ عاشقانه بنویس»، منجر به این امر میشود که چتجیپیتی متن آهنگ عاشقانه را بدون هیچ انتخاب خلاقانه واقعی که از کاربر سرچشمه میگیرد تولید میکند – در چنین مواردی وجود کپی رایت یا وجود «اثر»، در مفهوم نظام کپی رایت کاملا مشکوک است.
در حال حاضر و طبق شرایط استفاده شرکت هوش مصنوعی اوپنایآی:
- ورودی ارائه شده به چتجیپیتی (دستور یا درخواست ارائه شده از سوی کاربر) متعلق به کاربر ارائه دهنده چنین ورودی است (البته مشروط بر اینکه در وهله اول دارای کپی رایت باشد – برخی از درخواستها ممکن است بسیار پیچیده باشند و در نتیجه از حمایت بهرهمند شوند).
- شرکت هوش مصنوعی اوپنایآی «تمام حقوق، استحقاق و منافع» خود را در خروجی به کاربر خود واگذار میکند، بدین معنا که متن بر اساس فرمان کاربر ایجاد میشود. با این حال، شرکت هوش مصنوعی اوپنایآی روشن میسازد (نگاه کنید به نکته ب.3 «شباهت محتوا») که خروجی ممکن است منحصر به فرد نباشد و ممکن است خودش را تکرار کند – اساساً ممکن است دو کاربر در نهایت خروجی یکسانی داشته باشند. این سؤالاتی را در مورد امکان اعمال هرگونه کپی رایت را در این زمینه ایجاد میکند.
آیا میتوان از محتوای تولید شده توسط چتجیپیتی استفاده کرد؟
به نظر مبرهن است که هنگام استفاده خصوصی به عنوان دستیار مکالمه مشکلی وجود ندارد و همانطور که در بالا ذکر شد، استفاده عمومی تا آنجا که به شرایط و ضوابط شرکت هوش مصنوعی اوپنایآی مربوط میشود، مشکلی ایجاد نمیکند. با این اوصاف، از نظر استفاده از محتوا برای ارتباطات عمومی گستردهتر، مانند مقالات، ممکن است مشکلاتی ایجاد شود.
در واقع، توجه به این نکته مهم است که محتوای ایجاد شده توسط چتجیپیتی از محتوایی مشتق شده است که قبلاً توسط دیگران تولید شده است و بنابراین مشخص نیست که از نظر حق کپی رایت چه پیامدهایی برای استفاده مجدد از این محتوا وجود دارد: چه زمانی خروجی از آثار موجود «الهام گرفته شده» است و چه زمانی واقعاً آنها را نقض میکند؟ آستانه را تا کجا ادامه دهیم؟ بنابراین، یک کاربر چتجیپیتی ممکن است ناخواسته حق کپی رایت شخص دیگری را نقض کند، اگر خروجیهایی را منتشر کند که بسیار شبیه به یک اثر موجود است.
همزمان، به طور گسترده ای نگرانیهایی از سوی هنرمندانی ابراز میشود که معتقدند ابزارهای هوش مصنوعی بر روی مقادیر زیادی از آثارشان آموزش داده میشوند و در نتیجه سبکشان تکرار میشود. به عنوان مثال، ماه گذشته، Getty Images از شرکت هوش مصنوعی Stability AI به دلیل آموزش میلیونها تصویر بدون رضایتش شکایت کرد. هنرمندان و تصویرگران نیز نگرانیهای مشابهی را علیه همان شرکت ابراز کردند. در حالی که این پروندهها در بریتانیا مورد رسیدگی قرار خواهند گرفت، انتظار میرود که پروندههای مشابهای در ماههای آینده در اتحادیه اروپا ظاهر شود و چتجیپیتی ممکن است با همین نوع مسائل روبرو شود. در اروپا، متن و داده کاوی (TDM – فرآیندی که توسط برخی از هوش مصنوعیها برای حذف محتوای آنلاین استفاده میشود) مجاز است و اگر در چارچوب قانونی موجود انجام شود، نقض کپی رایت محسوب نمیشود، اما دارندگان کپی رایت میتوانند از آن انصراف دهند و TDM را در محتوای خود رد کنند. (به ماده 4 دستورالعمل 2019/790 مراجعه کنید). البته باید دید که چگونه میتوان از این امکان انصراف استفاده کرد و آیا شرکتهای هوش مصنوعی واقعاً به آن احترام میگذارند یا خیر.
یکی دیگر از نگرانیهای مرتبط با استفاده از این سیستم، قابلیت اطمینان به منابع اطلاعاتی است که از آنها استفاده میشود، و بنابراین، درج انتساب به منبع اصلی اطلاعات، مزیت محسوب میشود. از منظر حقوق کپی رایت، از آنجایی که کپی رایت از ایدهها حمایت نمیکند، نیازی به ذکر منبع نیست، مگر اینکه از قسمت خاصی استفاده شود. با این حال، حتی اگر این امر اجباری نیز نباشد، برای افزایش اعتبار و دقت و همچنین جلوگیری از انتشار اخبار جعلی، گنجاندن استنادها مفید خواهد بود. این امری است که چتجیپیتی در حال حاضر انجام نمیدهد.
چتجیپیتی چگونه میتواند از نظر حقوق مالکیت فکری مفید باشد؟
چتجیپیتی میتواند اطلاعاتی در مورد اختراعات، علائم تجاری، کپی رایت و اسرار تجاری ارائه دهد. به عنوان مثال، میتوانید از چتجیپیتی بخواهید که به زبان ساده یک دعوای ثبت اختراع را توضیح دهد، حتی مانند یک کودک 10 ساله!
با این حال، به خاطر داشته باشید که منابع ممکن است از سایر حوزههای قضایی، به عنوان مثال از ایالات متحده باشد که قانون ثبت اختراع / علامت تجاری / کپی رایت با قوانین قابل اجرا در اتحادیه اروپا متفاوت است.
علاوه بر این، چتجیپیتی میتواند کمکهای تحقیقاتی در خصوص حقوق مالکیت فکری یا رویه قضایی را فراهم نماید. همچنین ادعا میکند که قادر به تولید محتوایی است که میتواند برای درخواستهای ثبت اختراع یا علامت تجاری استفاده شود. در واقع، این امر میتواند از نظر لایحه دعاوی ثبت اختراع عالی باشد.
با این حال، هنگام افشای اطلاعات محرمانه در مورد اختراعات باید بسیار احتیاط کرد، زیرا بستر هوش مصنوعی یک پلتفرم عمومی است که میتواند اطلاعات ارائهشده را ذخیره نماید و در فرصتهای بعدی بازتولید کند. این امر به نوبه خود میتواند شرط جدید بودن در اختراع را از بین ببرد. علاوه بر این، چتجیپیتی میتواند متون مربوط به حقوق مالکیت فکری را به زبانهای مختلف ترجمه کند.
چتجیپیتی چگونه میتواند در مواجهه با نقض حقوق مالکیت فکری مفید باشد؟
سیستمهای هوش مصنوعی میتوانند برای ایجاد اختراعاتی استفاده شوند که تحت قانون ثبت اختراع قابل حمایت هستند و همچنین میتوان از آنها برای شناسایی نقضهای احتمالی حقوق مالکیت فکری استفاده کرد، بنابراین میتوان از آنها هم به عنوان یک ابزار ایجاد و هم به عنوان یک ابزار اجرایی استفاده کرد.
در نتیجه، چتجیپیتی مطمئناً یک ابزار جالب در بسیاری از زمینهها، از جمله حقوق مالکیت فکری است، زیرا میتواند اطلاعات و کمکهایی را ارائه دهد. با این حال، هنگام »وارد کردن» اطلاعات محرمانه باید مراقب بود، زیرا این امر میتواند منجر به از بین رفتن شرط جدید بودن یا آسیب رساندن به اسرار تجاری که حمایت میشوند، گردد. علاوه بر این، هنگام کپی کردن محتوای تولید شده توسط چتجیپیتی مراقب باشید؛ زیرا اگر دقیقاً بر اساس آثار موجود باشد، ممکن است به عنوان نقض کپی رایت در نظر گرفته شود و از آنجایی که منبع اطلاعات ارائه شده ذکر نشده است، بنابراین لزوماً قابل اعتماد نیست. به همین دلیل، آگاهی از آخرین تحولات در این زمینه و حفاظت کافی از حقوق صاحبان حقوق مالکیت فکری و به ویژه دارندگان حقوق کپی رایت، حائز اهمیت است.
به عنوان آخرین نکته، لطفاً توجه داشته باشید که اگرچه این ابزار میتواند اطلاعات و کمکهایی را در مورد حقوق مالکیت فکری ارائه دهد، اما همیشه توصیه میشود از کارشناسان حقوق مالکیت فکری مشاوره بگیرید، زیرا (در حال حاضر) نمیتواند جایگزین وکیل حقوق مالکیت فکری شود!
[1] پردازش زبان طبیعی به شاخه ای از علوم کامپیوتر و به طور خاصتر، شاخه ای از هوش مصنوعی اشاره دارد که به رایانه ها توانایی درک متن و کلمات گفتاری را به همان روشی که انسان می تواند می دهد.
[2] terms of use
[3] database
منبع مقاله: پایگاه اینترنتی کمیسیون اروپا ( میز خدمت مالکیت فکری) ابنجا
ترجمه:
کیان بیگلربیگی؛ دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بینالملل دانشگاه شهید بهشتی و عضو انجمن علمی حقوق مالکیت فکری ایران
سارا صلح چی؛ دانش آموخته کارشناسی ارشد حقوق مالکیت فکری از دانشگاه علامه طباطبائی و انجمن علمی حقوق مالکیت فکری ایران